2017/02/24، 02:29 PM
سرزمین زیبا و پهناور هندوستان، از زیبایی و جذابیتهای بسیاری بهره برده و تنوع محیط زیست و حضور جانوارن گوناگون، فرهنگ غنی و تاریخ پربار این کشور، برای گردشگران مجذوب کننده است. اما دنیای گردشگری وحشت هم به نوعی وامدار کشور هند است.هندوستان بیشک کشوری جالب اما پر رمز و راز است. برای مدتهای مدید، غربیها هند را سرزمین شعبده و جادو میدانستند. از سوی دیگر بسیاری در جستجوی معنویت به بازدید مکانهایی همچون «واراناسی» (Varanasi)، «ریشیکش» (Rishikesh) ، «هاریدوار» (Haridwar) و غیره میروند. از سوی دیگر هند خاستگاه چهار دین بزرگ جهان یعنی هندو، بودایی، سیک و برهمایی است و آن گونه که این ادیان به آن اشاره دارند در این سرزمین ارواح خوب و بد در کنار هم و دست در دست هم حضور خود را نشان میدهند. این مطلب برگرفته از تور هند نوروز 96 است .
هتل ساووی (Savoy)، ماسوری (Mussoorie)
یک ایستگاه کوچک برفراز تپهای زیبا در منطقهی «ماسوری»، مخزن اسرار و افسانههای محلی بسیاری است، اما در این میان روح «لیدی گارنت ارمه» (Lady Garnet Orme) گل سرسبد این مکان است.جسد او در یکی از اتاقهای «هتل ساووی» پیدا شد، در حالی که علت مرگش در هالهای از ابهام بود، از آن روز روحش این هل را به تسخیر خود درآورده است. بعضی میگویند که او مسموم شده و حتی «سم استریکنین» در بطری داروی او کشف شده است.داستان این مرگ مرموز به اندازهای پرکشش بود که بانوی جنایی نویس نامی «آگاتا کریستی» را شیفته خود کرده و باعث به نگارش درآمدن کتابی با همین مضمون شد. تاریخ غنی این منطقه که گاها با ماجرای ارواح و پدیدهی تسخیر شدن در هم آمیخته، باعث شده است که از این هتل به عنوان یکی از تسخیر شدهترین مقاصد گردشگری کشور هندوستان یاد شود.کارکنان و مهمانان هتل غلب از حضور بانویی سفید پوش گله دارند که در راهروهای هتل قدم میزند. از سوی دیگر گاهی از اتاقی که شاهد واپسین نفسهای این زن بوده، صداهایی عجیب به گوش رسیده و مزاحم مهمانان اتاقهای مجاور میشود.
ساختمان دانشکده علوم «کایرِتِبَد» (Khairatabad)، حیدرآباد
ساختمان «تاراپوری» (Tarapuri) ساختمانی قدیمی است که گذشتهاش به تدریج از یاد رفته است، هر چندگفته میشود زمانی به عنوان دانشکدهی علوم مورد استفاده بوده است. این ساختمان به تدریج ویرانه و بعدها متروکه شد. اما ظاهرا اجساد مردگان در آزمایشگاه بیوولوژی این دانشگاه، آن گونه که باید تدفین نشدندن. مردمی که به ویژه شب هنگام از این محل عبور میکنند، اغلب از اسکلتهایی سخن میگویند که به این سو و آن سو حرکت میکردند. به علاوه صداهای آزار دهنده و نورهای مرموز از دیگر مشاهدات رایج در این منطقه است.فردی از سوی دولت مأمور حفاظت از این مکان شد، اما خود او نیز به شکلی مرموز جان سپرد که این مسئله، به ترسناک بودن این مکان افزوده است. مردم محلی اغلب از رفت و آمد به این ساختمان پرهیز میکنند.
تونل ۳۳، شیملا
این تونل طولانیترین تونل در بخش راه آهن «شیملا کالکا» (Shimla- Kalka) است که درست کنار «ایستگاه باروگ» (Barog) واقع شده است. ادعا میشود که این تونل صاف و یکدستترین تونل در جهان است، تونلی که از تاریخچهای جالب توجه برخوردار است.عملیات احداث این تونل به مهندسی بریتانیایی به نام «کاپیتان باروگ» سپرده شد که ظاهرا در تکمیل این پروژه ناموفق بود. او بعدا از شغلش اخراج شده و مورد تمسخر اطرافیان قرار گرفت و در نهایت دچار افسردگی شد. یک روز او به داخل این تونل رفته و با شلیک گلوله به زندگی خود پایان داد.این تونل بعدها توسط شخصی دیگر کامل شد، اما همچنان با نام سازندهی اصلی خود شناخته میشود. سازندهای که اگرچه این مکان را برای مرگ خود انتخاب کرد، اما روحش همچنان ساکن آنجاست و البته خوشبختانه رفتاری دوستانه نیز در پیش گرفته است. از سوی دیگر مردم محلی ادعا میکنند که گهکاه با زنی مواجه شدهاند که جیغزنان به داخل تونل دیوده و از مردی صحبت میکنند که گاهی از آنها برای روشن کردن سیگارش کبریت خواسته است.در نهایت این تونل با این همه ماجرا و داستانهای عجیب و غریبش، به عنوان یکی از تسخیر شدهترین مکانهای هند شناخته میشود.
چاندانِگار (Chandan Nagar)، پونه (Pune)
کلنی کوچک چاندانگار وحشتی در دل خود نهفته دارد. روح دخترکی کوچک که در تاریکی شب و با لباسی سفید رنگ در این منطقه پرسه میزند، در حالی که عروسکی در دست دارد.ظاهرا این کودک اغلب هنگام نیمه شب ظاهر میشود و اگر کسی در مسیر حرکتش باشد، ناگهان جیغ زنان به سمت او هجوم میبرد. واقعیت این است که کودکان موجوداتی معصوم و دوست داشتنی هستند و شاید همین امر باعث شده که ارواح آنها منبع ترس و وحشت بیشتری شود.اما داستانی نهفته در پس حضور این روح کوچک چیست؟
در حدود ده سال پیش دختری در محل ساختمان سازی کشته شده و از آن پس تا کنون این منطقه را به تسخیر خود درآورده است. مردم گزارش دادهاند که اگر به او نگاه کنید، لبخندی نثارتان میکند. خب حداقل این لبخند خیلی بهتر از جیغ کشیدن و یورش بردن به سمت افراد آن هم در تاریکی شب است که دست کمی از یک کابوس ترنساک ندارد.
هتل ساووی (Savoy)، ماسوری (Mussoorie)
یک ایستگاه کوچک برفراز تپهای زیبا در منطقهی «ماسوری»، مخزن اسرار و افسانههای محلی بسیاری است، اما در این میان روح «لیدی گارنت ارمه» (Lady Garnet Orme) گل سرسبد این مکان است.جسد او در یکی از اتاقهای «هتل ساووی» پیدا شد، در حالی که علت مرگش در هالهای از ابهام بود، از آن روز روحش این هل را به تسخیر خود درآورده است. بعضی میگویند که او مسموم شده و حتی «سم استریکنین» در بطری داروی او کشف شده است.داستان این مرگ مرموز به اندازهای پرکشش بود که بانوی جنایی نویس نامی «آگاتا کریستی» را شیفته خود کرده و باعث به نگارش درآمدن کتابی با همین مضمون شد. تاریخ غنی این منطقه که گاها با ماجرای ارواح و پدیدهی تسخیر شدن در هم آمیخته، باعث شده است که از این هتل به عنوان یکی از تسخیر شدهترین مقاصد گردشگری کشور هندوستان یاد شود.کارکنان و مهمانان هتل غلب از حضور بانویی سفید پوش گله دارند که در راهروهای هتل قدم میزند. از سوی دیگر گاهی از اتاقی که شاهد واپسین نفسهای این زن بوده، صداهایی عجیب به گوش رسیده و مزاحم مهمانان اتاقهای مجاور میشود.
ساختمان دانشکده علوم «کایرِتِبَد» (Khairatabad)، حیدرآباد
ساختمان «تاراپوری» (Tarapuri) ساختمانی قدیمی است که گذشتهاش به تدریج از یاد رفته است، هر چندگفته میشود زمانی به عنوان دانشکدهی علوم مورد استفاده بوده است. این ساختمان به تدریج ویرانه و بعدها متروکه شد. اما ظاهرا اجساد مردگان در آزمایشگاه بیوولوژی این دانشگاه، آن گونه که باید تدفین نشدندن. مردمی که به ویژه شب هنگام از این محل عبور میکنند، اغلب از اسکلتهایی سخن میگویند که به این سو و آن سو حرکت میکردند. به علاوه صداهای آزار دهنده و نورهای مرموز از دیگر مشاهدات رایج در این منطقه است.فردی از سوی دولت مأمور حفاظت از این مکان شد، اما خود او نیز به شکلی مرموز جان سپرد که این مسئله، به ترسناک بودن این مکان افزوده است. مردم محلی اغلب از رفت و آمد به این ساختمان پرهیز میکنند.
تونل ۳۳، شیملا
این تونل طولانیترین تونل در بخش راه آهن «شیملا کالکا» (Shimla- Kalka) است که درست کنار «ایستگاه باروگ» (Barog) واقع شده است. ادعا میشود که این تونل صاف و یکدستترین تونل در جهان است، تونلی که از تاریخچهای جالب توجه برخوردار است.عملیات احداث این تونل به مهندسی بریتانیایی به نام «کاپیتان باروگ» سپرده شد که ظاهرا در تکمیل این پروژه ناموفق بود. او بعدا از شغلش اخراج شده و مورد تمسخر اطرافیان قرار گرفت و در نهایت دچار افسردگی شد. یک روز او به داخل این تونل رفته و با شلیک گلوله به زندگی خود پایان داد.این تونل بعدها توسط شخصی دیگر کامل شد، اما همچنان با نام سازندهی اصلی خود شناخته میشود. سازندهای که اگرچه این مکان را برای مرگ خود انتخاب کرد، اما روحش همچنان ساکن آنجاست و البته خوشبختانه رفتاری دوستانه نیز در پیش گرفته است. از سوی دیگر مردم محلی ادعا میکنند که گهکاه با زنی مواجه شدهاند که جیغزنان به داخل تونل دیوده و از مردی صحبت میکنند که گاهی از آنها برای روشن کردن سیگارش کبریت خواسته است.در نهایت این تونل با این همه ماجرا و داستانهای عجیب و غریبش، به عنوان یکی از تسخیر شدهترین مکانهای هند شناخته میشود.
چاندانِگار (Chandan Nagar)، پونه (Pune)
کلنی کوچک چاندانگار وحشتی در دل خود نهفته دارد. روح دخترکی کوچک که در تاریکی شب و با لباسی سفید رنگ در این منطقه پرسه میزند، در حالی که عروسکی در دست دارد.ظاهرا این کودک اغلب هنگام نیمه شب ظاهر میشود و اگر کسی در مسیر حرکتش باشد، ناگهان جیغ زنان به سمت او هجوم میبرد. واقعیت این است که کودکان موجوداتی معصوم و دوست داشتنی هستند و شاید همین امر باعث شده که ارواح آنها منبع ترس و وحشت بیشتری شود.اما داستانی نهفته در پس حضور این روح کوچک چیست؟
در حدود ده سال پیش دختری در محل ساختمان سازی کشته شده و از آن پس تا کنون این منطقه را به تسخیر خود درآورده است. مردم گزارش دادهاند که اگر به او نگاه کنید، لبخندی نثارتان میکند. خب حداقل این لبخند خیلی بهتر از جیغ کشیدن و یورش بردن به سمت افراد آن هم در تاریکی شب است که دست کمی از یک کابوس ترنساک ندارد.