امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
آشنایی با قوم زن سالار مینانگ در اندونزی
#1
در میان تمام حکومت هایی که قدرت مردان سرزمین بر آن حکم فرماست، قبیله ای عجیب با نام مینانگ در کشور اندونزی زندگی می کنند که با وجود شکل و ظاهر بدوی و اولیه ای که زندگی شان دارد، اما یک تمدن پیشرفته و طرز فکر روشن در میان آنها جریان دارد. بلکه قدرت اصلی این قبیله در دست زنان است و حرف حرف آنان است. خوب است که قبل از هر نوع پیشداوری، کمی بیشتر در مورد آنها بدانیم.قوم مینغکاباو که گاهی مینانگ نیز خوانده می شوند از اقوام کشور اندونزی محسوب می شوند که در سوماترای غربی زندگی می کنند. از ویژگی های اصلی این قوم، زن سالاری یا مادر سالار بودن آن ها است که ریشه ای تاریخی داشته و به سال های پیش در زمان شکل گیری اولیه این قوم بازمی گردد. این مطلب برگرفته از سایت تور بالی است .
طبق قوانین این قبیله، ثروت، ارث، زمین و … همگی از مادر به دختر می رسد. امور سیاسی و مذهبی ظاهرا تحت اختیار مردان اداره می شود اما در این حوزه نیز زنان نقش مهم و پر رنگی را ایفا می کنند. به این رسم و رسومات و عقاید زن سالاری در اندونزی Lareh Bodi Caniago گفته می شود قوانینی بر این اساس وضع شده که همه باید از آن ها تبعیت نمایند. امروزه حدود ۴٫۵ میلیون نفر از این قوم در سوماترای غربی ساکن و ۴٫۵ میلیون نفر دیگر در سراسر اندونزی و شبه جزیره ی مالایا زندگی می کنند. مردمان این سرزمین ویژگی های خاص دیگری نیز دارند. برای مثال به تحصیل و آموزش اهمیت خاصی می دهند و در پی آن هستند که کودکانشان به مدارج بالای علمی برسند. به همین دلیل شاهد حضور گسترده مردم این قوم در جنوب شرقی آسیا هستیم که هر کدام در سطحی بالا در عرصه های مختلف سیاست، اقتصاد و … در حال فعالیت هستند.
مینانگی ها به شدت پیرو دین اسلام هستند اما همیشه به سنت های شان همانند فرهنگ زن سالاری نیز پایبند می باشند. مذهب این قوم قبل از اسلام، هندو-بودایی بوده است. برای درک ریشه های فرهنگ زن سالاری در این قوم، مطالعات انسان شناسی و رفتارشناسی زیادی روی آنها صورت گرفته است. زنان مینانگی نسبت به مردان وضعیت مالی قدرتمندتری داشته و حق بیشتری دارند. به طور مثال خانه ها و زمین ها به نام آن ها می باشد و اگر ارثی وجود داشته باشد آنها سهم بیشتری خواهند داشت. البته به دلیل بازتر شدن جوامع مختلف و ارتباط آنها با سایر کشورها، امروزه کمی از زن سالاری آن ها کاسته شده است.
ریشه زن سالاری در جامعه مینانگ
طبق یافته های تاریخی و افسانه ها گفته می شود که اواسط قرن ۱۲ میلادی پادشاهی به نام Maharajo Dirajo از دنیا رفت و میراث بزرگی را برای همسران و فرزندانش به جای گذاشت. او سه زن و سه فرزند داشت. همسر اول او که Puti Indo Jalito نام داشت توانست حکومت را به دست گیرد و تمامی فرزندان شاه را به سرپرستی خود در آورد. در نتیجه برای اولین بار شاهد حضور یک زن در هسته اصلی قدرت یک پادشاهی بودیم و این ریشه اصلی تبدیل شدن این ملت به یک جامعه زن سالار و یا همان مادر سالار بود. همه چیز باز می گردد به ریشه های تاریخی و فرهنگی ملت و همین ریشه ها هستند که آینده مردمان را رقم می زنند.
پاسخ
roseتشکر شده توسط:


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان