امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
️اضطراب در نوازندگی و راههای غلبه بر آن
#1
روانشناسان معتقدند که اضطراب از يک احساس شروع ميشود و اگر اين احساس,حاصل يک شناخت غيرمنطقي,موهوم و غيرواقعي باشد و خطري شما را تهديد نکند, پس شناخت شما غيرمنطقي است و بايد بازسازي شود.


بنابراين ,نخستين اقدام,بايد به دست آوردن شناخت جديد و درک واقعيت جديد باشد.
هر فرد موفق ,براي موفقيت خود ,اصول ,مرامنامه و معيارهايي دارد.
چنين فردي,آگاهانه ,هدف و انگيزه و چهارچوب هاي اساسي فعاليتش را ,حداقل ,نزد خود ,به روشني بيان ميکند.
هر چه اين معيارها و مرامنامه,منطقي تر و عملي تر باشدو داراي تناقض و ابهام کمتري باشد
و با شخصيت آن فرد ,بيشتر تلفيق و ترکيب شده باشد ,او موفقيت بيشتري خواهد داشت.

اگر موسيقي ,نظام زيبايي ها و زيباشناسي صدا و صوت و سکوت است ,پس چه عواملي ,قطعه اي موسيقي را ,هنگام اجراي زنده ,زيباتر و هوش رباتر ميکند؟
آيا چيزي غير از وضع روحي نوازنده ,آرامش و تمرکز و خلسه و مکاشفه و از خود بي خودي او؟

براي نمونه ,فردي که با اهدافي کوچک ,مثلا خودنمايي ,هوس ,پيروي از مد ,جلب توجه ,مشهورشدن و از اين قبيل اهداف ,به روي صحنه ميرود ,اگر هم موفقيتي پيدا کند ,ولي مدت طولاني پايدار نخواهد ماند و دوام نخواهد آورد.
و يا فردي که انگيزه او خودشيفتگي ,خودبزرگ پنداري ,برتري طلبي ,رقابت ناسالم ,و يا تعريف و تمجيدهاي غيرواقعي افراد خانواده در جلسات خانوادگي باشد باز هم داراي موفقيت بزرگ و طولاني نخواهد شد.
و يا کسي که در تنهايي ,خود را نابغه مي پندارد ولي پشتکار و تلاش پنداني ندارد و به انتقادها بي توجه است,او هم قرباني شناخت نادرست خود از واقعيت و قرباني تضادهايي است که در مرامنامه و معيارهاي او وجود دارد.
بنابراين ,شناخت واقعيتها و نداشتن تناقض در مرامنامه شخصي ,ميتواند نخستين اقدام ,در مبارزه با اضطراب باشد.

اضطراب چيست؟
اضطراب ,ترس از پيش آمدن خطر و شرايط نامطئن و از دست دادن امنيت است.
هنگام اضطراب ,در اثر به هم خوردن تعادل اکسيژن و گاز کربنيک در خون,فرد دچار مشکل تنفسي ميشود.
از نظر فيزيولوژيک ثابت شده که حتي فکر کردن به موضوع مضطرب کننده ,باعث ايجاد آثار جسمي اضطراب ,مانند تنگي نفس ,احساس خفگي ,افزايش تپش قلب ,تعريق و غيره ميشود.

اضطراب از احساس بي امنيتي و بي اطميناني, شروع ميشود .
احساس قرار گرفتن در موقعيتي ناشناخته و مبهم.
روي اين واژه دقت کنيد:
در مورد بي امنيتي ,ميتوان گفت ,هنگامي است که عاملي ,ايمني و امنيت حياتي شما را به خطر مي اندازد و يا آن را مختل ميکند.
بي اطميناني يعني به عملکرد نيرويي يا ابزاري ,اطمينان نداريد و مطمئن نيستيد که در لحضه مناسب ,کارخود را درست انجام دهد.
قرار گرفتن در موقعيتي ناشناخته ,يعني نياز داريد که آن موقعيت را بشناسيد ,به زمان و بررسي نياز داريد.
مبهم ,يعني در شناخت خود ,دودل و مردد هستيد و درک روشن و مشخصي نداريد.

همه اين موارد ,مربوط به شناخت شمااست.
همين شناخت است که آگر دچار تناقض باشد و به پرسشهاي آن پاسخ درست و قانع کننده نداده باشيد ,باعث همان احساس ناخوشايند و اضطراب شما ميشود.
بنابراين,برطرف کردن موارد بي اطميناني ,ابهام و ترديدها ميتواند در بازسازي شناخت شما و ايجاد احساسي خوشايند ,اقدامي اساسي باشد.
تهيه فهرستي از مواردي که بايد انجام دهيد ,و پاسخ واقع بينانه شما به اين پرسشها ,ميتواند باعث اطمينان و احساس امنيت شما و در نتيجه رفع اضطراب شود.

منبع : چگونه نوازنده خوبي باشيم (پاسکال بيانيک)



نوشته های حسین شاه حیدر
پاسخ
roseتشکر شده توسط:


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان